از رامي و موسيقي هرمزگان...
نحوه ي تأثير گذاري ابراهيم منصفي بر موسيقي و ترانه ي هرمزگان ، ازجمله مواردي است كه مي توان از منظري بر ان نگريست.
يكي از كارهاي بزرگي كه اين بزرگ مرد جنوب انجام داد ، شناساندن موسيقي جهان و معرفي آن به اين خطه و همين طور معرفي موسيقي هرمزگان به خارج از مرزهاي استان و حتي كشور بود.
رامي در اين مورد نقش يك رسانه را به تنهايي بر دوش مي كشد! در زماني كه مسؤولان فرهنگي ما توجه و علاقه اي به اعتلاي موسيقي _ از نوع خوب اش - و شناخت آن به جامعه را نداشته و ندارند! و رسانه ها ، مدارس و نهادهاي دولتي ، جامعه را به سويي ديگر! سوق مي هند، من به عنوان علاقه مند هنر ، منصفي را هنرمندي رسانه اي مي دانم. ( يعني رسانه اي زنده و پويا.)
كافي است نگاهي به آهنگ ها و اجراهاي او بيندازيم. او در اجراي ترانه هاي فوق العاده دلنشين خود در تعدادي از آن ها از آهنگ هاي آهنگسازان خارجي و همين طور تم ها و ريتم هاي موسيقي سرزمين هاي ديگر مانند موسيقي آمريكاي لاتين به خصوص شيلي و فلامنكوي اسپانيا استفاده نموده است.
نحوه ي آشنايي خود من و چند تن از دوستانم با اين موسيقي ها از طريق رامي شكل گرفت و باعث شد سليقه ي موسيقايي خاصي در ما شكل بگيرد. واين را هميشه مديون آشنايي با رامي و دنياي زيباي او هستيم.
دنيايي سرشارازعشق وآرزوي آزادي...
در زير به بعضي آهنگ ها و منبع اقتباس موسيقي آنها اشاره مي كنم :
نام ترانه ي اجرا شده منبع اقتباس
خاطره ( آواز از مه ، گفتار از مه) « رقصهاي مجار » اثربرامس
گل داوودي آهنگ « لابويم »
گپ شو ( شو تارن) آهنگ « لا ماما » از شارل آزناور
شو آهنگ ( از اُ شو كه چشُم وازِت) آهنگ « La Olvidada » اثرآتاهوآلپا يو پانكويي
لبخند ( خوشا فصلي) موسيقي آمريكاي لاتين
هواي تازه موسيقي فلامنكو
و به نظر من ترانه ي « غمگنانه » ( تو كجايي مه كجايم ) كه لحن آوازي آن به آهنگي دلنشين از نوع موسيقي كلاسيك مي ماند.و بايد به اصل آهنگ « La Olvidada » یوپانكويي گوش دهيم و سپس به اجراي رامي ،تا به هنر او پي ببريم آن جا كه چه زيبا با افزودن شاخ و برگهايي ، از يكنواختي خود را مي رهاند.زيبايي حس و حال و شوريدگي آواز رامي در اجراهاي گفته شده در بالا ، توجه و دقت ما را به جستجوي سرچشمه هاي موسيقي آن هامي كشاند.
آري ما در ساحل بندر با زمزمه اين آهنگ ها به بي كرانگي درياي موسيقي پي برديم. و ازآن پس شناختيم : برامس ، باخ ، شوپن ، بتهوون ، موزارت ، چايكوفسكي، یوپانكويي ، پاكو دلو چيا ، خوان مارتين ، شارل آزناور ، ويكتور خارا و ....
رامي هرگز خود و ترانه هاي زيباي بندري اش را اسير موسيقي خاصي نكرد- موضوعي كه اين روزها در اجراهاي نوازندگان وخواننده هاي جوان هرمزگاني زياد به چشم مي- خورد. و او در استفاده از بلوز، راك، ريتم هاي تانگو و آفريقايي واسپانيايي به طرز هنرمندانه اي آنها را دروني كرده ، بدون اينكه از سرچشمه و ذات بندري خود دور بماند، نوعي از موسيقي ناب و فولكلوريك را به ما ارائه مي كند.
پس بر خلاف بعضي ها كه استفاده منصفي از اين موسيقي ها را ضعف او مي دانند ، من اينجا محكم بر اين عقيده استوارم كه يكي از برجسته ترين كارهاي او همين اجراهاست و اگر اين را ضعف بدانيم واقعن از درِ بي منطقي داوري كرده ايم. بايد توجه اين افراد را به بيش از شصت ترانه اي كه رامي با آهنگ ها و لحن هاي آوازي خود آن ها را اجرا كرده، جلب كنم تا به زيبايي موسيقي بديع و بكري كه او براي آينده گان فراهم نموده ،پي ببريم كه چگونه او با آن بضاعت ودرنبودامكانات امروزي، يك تنه موسيقي هرمزگان را مدرنيته مي كند.
در صورت هر گونه اشتباه در ذكر منابع موسيقي ها خوشحال مي شوم دوستان به ياري بشتابند.